
کم توقعم ! ...
می دانم که می دانی ...
از تمام دنیا ،
یک تو را می خواهم ؛
یک لبخندت ؛
یک عطر حضورت ؛
و چند شاخه گلِ پنهان کرده در پشتت را ...
در یک بعد از ظهر تب کرده تابستانی ...
در یک کافه دنج ...
پشت یک میزِ کوچک با چند شمعِ روشن ...
کنار پنجره رو به خیابانِ خلوت ...
و شیرینی تبسم های دل انگیزت را ،
کنار قهوه ای تلخ ...
و موسیقی ای زیر صدا و شورانگیز ...
و گره خوردن نگاه هامان در هم ...
و قفل شدن پنجه هامان در هم ...
و وصل شدن سرنوشتمان به هم ...
میبینی چقدر کم توقعم ؟!
javahermarket
نظرات شما عزیزان:
باران 
ساعت20:50---25 ارديبهشت 1392
دوباره منم...
منو ببخشید از این پست خیلی خوشم اومد،
بدون اجازه گذاشتمش توی سایت فاصله ها،
آدرس وبلاگتونو هم از فاصله ها برداشتم...
بازم ببخشید...