
دلم هیچ نمی خواهد ،
همین که تو باشی ،
عطر چند شاخه نسترن ،
و لحظه های شِگرف عاشقی ،
مرا کفایت می کند ...
دلم هیچ نمی خواهد ،
همین که ،
تکیه دهم به شانه های استوارت و
به سرزمین های دست نایافتنی کشفِ اتفاقات ناب بروم ؛
مرا کفایت می کند ...
دلم هیچ نمی خواهد ،
همین که در گوشم زمزمه کنی ،
عزیزم ، من هستم ، نگران هیچ چیز نباش ،
و با نجوایت ،
جسارت یک باز شکاری ،
یا یک اهوی رمیده در دلم زاده شود ،
مرا کفایت می کند ...
باش ،
فقط همین ...
javahermarket
نظرات شما عزیزان: