درباره وبلاگ


به کلوپ عشق خوش آمدید...... Id:>> djaligtor_project@yahoo.com ♥♥♥ http://2thLoveClub.Blogfa.com ♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥♥♥ مــن کیـــَم؟؟؟ کسـی میـدونـه؟؟؟ مــن همون دیـوونـه ایـَم که هیچ وقـت عـوض نمیشـه... همـونـی که همـه باهـاش خوشـحالن امـا کسـی باهـاش نمـی مـونـه... همـونی که هـِق هـِق همـه رو به جـون و دل گــوش میده امـاخـودش بُغضـاش رو زیر بالـش میـترکـونـه... همـونـی که همه فک میکنن سخته...سنگه اما با هر تلنگر میشـکنـه.. همـونـی که مواظـبه کسـی ناراحـت نشـه اما همـه ناراحتـش میـکنن... همـونـی که تکـیه گاه خوبیه اما واسش تکیـه گاهـی نیست..جـــز خُــــداش.. همونی که کـُـلی حرف داره اماهمیشه ســـاکــته... آره مـــن همــونــم !
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 378
بازدید کل : 254416
تعداد مطالب : 278
تعداد نظرات : 248
تعداد آنلاین : 1

Flag Counter


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه

کلوپ عشق
شعر و متن عاشقانه.دلنوشته.داستان عاشقانه.فال و طالع بینی.روانشناسی.دانستنی های روابط عاشقانه.دانلود رمان عاشقانه




خوبم !!!

باور کنید ...

اشک ها را ریخته ام،

غصه ها را خورده ام،

نبودن ها را شمرده ام،

این روزها که می گذرد

خالی ام ...؛

خالی ام از خشم، دلتنگی، نفرت

و حتی از عشق !!!

میخواهم مدتی بخوابم...

نمی دانم چند روز،

شاید روزی بیدارشوم

و دنیا به شکل دیگری باشد.

می خواهی بروی ؟

پس بی بهانه برو!!!

بیدار نکن خاطره های خواب آلوده را...

محبت ساختگیـت، عشق دروغینت و چشمان پر فریبت،

روزی گرفتارت خواهند ساخت ...

فقط بیا در خزان خواسته هایم کمی قدم بزن،

دلم برای راه رفتنت تنگ شده است...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:بیدار نکن خاطره های خواب آلوده را,متن و جملات عاشقانه, :: 11:21 :: نويسنده : Majid1991

باید بروم

باید بدون خداحافظی بروم

عجیب گیر کرده ام بین ماندن یا رفتن

اما باید تصمیم بگیرم

شاید تصمیم تو درگروی تصمیم من باشد

شاید با بلاتکلیفی خود، تو را هم بلاتکلیف گذاشته ام

هر وقت بین رفتن و ماندن درگیر می شوم

دلم ماندن را انتخاب می کند و خودم رفتن را

نمی توانم دل بکنم

پس دلم را پیش تو جا میگذارم

و با چشمانی خیس

خودم به تنهایی میروم

دلم را با تمام مهرش برای تو میگذارم

و تمام زخمهای خاطره را با خود می برم

میدانم رفتنم را باور نمیکنی

چون سالهاست که رفتن و بازآمدنم را دیده ای

اما اینبار سعی می کنم دیگر برنگردم

بدون توجه به احساسات تو ...

اهل دروغ و ریا نیستم

اهل بازی با احساسات کسی نیستم

اهل دل شکستن نیستم

فقط درگیرم تا ابد با خویش ...

میدانم این جمله را بارها شنیده ای

اما شاید این آخرین بار باشد

"
میروم شاید تا همیشه ... "

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:میروم شاید تا همیشه, :: 11:17 :: نويسنده : Majid1991

می خواهم برای لحظه ای بمیرم

می خواهم لحظه ای از درونم به بیرونم رها شوم

تپش قلبم متوقف...

روحم را به پرواز میان سیاهی و سفیدی دعوت کنم

فرشته مرگ را به بازی با تک تک نفسهایم دعوت کنم

برای لحظه ای زندگی کنم...

آه ِ عمیقم را بطلب ای مرگ از راه رسیده...بطلب

آزادی من حبس در زندان ِ مرگ ست.

می خواهم بمیرم از خاطره ای که به دروغ مبتلا شده ست...

کوچ می کنم از آشیانه ی که سالها ساختم

می خواهم لحظه ای زندگی..

می خواهم لحظه ای قصر رهایی سازم.

خدایا می خواهم بمیرم آرام...
و
دردنـــــــــاک...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 11:11 :: نويسنده : Majid1991

دم ظهر آسمان آبیست
و خورشید آتشی همواره سوزان تر
و قلب عاشق فرهاد گرم و داغ از این آتش
و اما ... آتش خونین دل شیرین
نشسته در کنار آشیان کفتری غمگین
ولیکن آشیان خالیست
و آن کفتر دگر در آسمان کوچکش خوشحال و شادان نیست
از آن شب...؟
آن شب سرسخت طوفانی
که یارش در میان خاک و خون غلطید
و آن صیاد...!
آن صیاد سنگین دل...
که آن شب جفت تنهای کبوتر را به به صحرا دید
و قلب یار بیچاره به تیغ کین به خون تابید
از آن شب این کبوتر هم دلش لرزید...!
غروب است آسمان سرخ است
و خورشید جهان افروز در خواب است
و قلب عاشق فرهاد...هنوز آتشگهی دیرین و پابرجاست
و شیرین همچنان تنهاست
نشسته در کناره آشیان کفتری غمگین
ولیکن آشیان خالیست...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, :: 12:12 :: نويسنده : Majid1991

دلی شکست و هیچ کس صدایش رانشنید

آری دل عاشق بی صدا می شکند

آشنایی من و تو یک اتفاق بود ولی خاطرات با تو بودن همچنان و تا ابد در دل من باقی خواهد ماند.

خاطرات روزها ی شیرین و اشک های شبانه... ترسهای شبانه ی تو برای به وجود آمدن شکستی دیگر ...

دل هایت از شکست های گذشته. از نامردیهای روزگار...

به روز بیشتر به تو وابسته شدم. میدانستم انقدر شکست خورده بودی که توان شکست دیگر را نداشتی.

بدنبال مرهمی هستی برای تسکین زخمهای گذشته. چشم هایم را به روی همه چیز بستم...

به خود آمدم دیدم که زندگی بدون تو برایم کابوس وحشتناکی خواهد شد.چه آسان دل صادقم را به تو تقدیم کردم.

به یاد می آورم که میگفتی... یا از اول بگو که می مانی یا رفیق نیمه راه نباش...

بده تا آخر بمانی. یادت باشد با احساسات هیچ کس بازی نکنی!!!

به خود اطمینان داشتم که درتمام شریط ترکت نخواهم کرد... زیرا میدانستم خالصانه مرا می خواهی.

حالا در گوشه اتاق با چشمانی بارانی خاطراتت را مرور خواهم کرد.

عکسی که روبه رویم چشم دوخته خیره شده ام چقدر زمان سخت میگذرد...

چه معصومانه به چشمانم خیره شده اند. نه ... نمیتوانم باور کنم. شاید کابوس وحشتناکی ست که به سراغم آمده.

صبح از خواب بیدار خواهم شد و باز صدایت را میشنوم و به امید دیدن دوباره تو لحظه شماری خواهم کرد.

یک لحظه چشمانم را می بندم. تو به سویم می آیی و مرا در آغوش میگیری.

دستهایت گونه های خیسم را پاک می کنی و میگویی ... باز خیالاتی شدی؟

دیگر ترا نخواهم دید... میدانم فقط همین خاطرات است که برایم باقی می ماند...

به انتظار تو ماندن زهی خیال باطل است... دیگر لمس تنت را باید به رویاها سپرد.

اکنون که باچشمان تر این احساسات بی وجود رابر تن سیاه این صفحه حک می کنم ...

دانم که تو در اوج زندگیت و در پی سوزاندن خاطرات گذشته هستی...

که دیگر در حد یک خاطره هم در قلبت جایی نخواهم داشت... می دانم که دیگر نام مرا هم فراموش خواهی کرد.

آری... در عین ناباوری تنها یادگاری که از تودارم مشتی خاطرات و زخم عمیقی که مرهمی برایش نمیابم .

واین تنها سهم من بود از آن همه عشق و جوانمردی که دم می زدی. آری این سهم من بود از صداقتم.

و اما تو... تو... تو خیانت کردی!!! قلبم را شکستی ... تو جگرم را آتش زدی... زبانم میگوید

به امید روزی که روزگارت سیاه تر از پر کلاغ .... تیره تر از غرو ب و غمگین تر از غم جدایی باشد

اما دلم... دلم میگوید به امید روزی که آشیانت بالاتر از آشیان عقاب ...

انداز نگاهت زیباتر .. 

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, :: 11:53 :: نويسنده : Majid1991

فریاد های دلم تنم را می لرزاند

بازی روزگار وجودم را شعله ور می کند

بودن یا نبودن را نمی فهمم

ولی نبودن وجودم را بی تاب می کند

ای کاش میشد

یاد انسانها را در ذهن پاک کرد

اتسانها

گرمای دستانشان ، دستانم را بی تاب می کند

ای کاش میشد از انسانهای انسان نما گریخت

ای کاش میشد حرف دل را بر زبان آورد

خدایا

اشکهایم چشمانم را در اسارت خود در اعماق تنهای حبس کرده

در اسارت دنیایی قرار گرفته ام

که نفرتش در اعماق قلبم لانه کرده

خدایا می دانی که زنده ام

نه برای رسیدن به دارایش

زنده ام

تا روزی در آغوش عشقم قرار بگیرم

به آدمیان بگو

بگذارند در مستی خود بمانم

مست عشقم خدایا

خدایا

چشمانم را می بندم

در تنهای حبس می شوم

ودر انتظار عشق می مانم

انتظار به قلب بی تابم تاب تحمل می دهد

خدایا

ندارم سلاحی

جز دستانی که به سویت دراز کنم

وبرایش آرزوی دنیایی زیباتری بخواهم

دنیایی که آدمهایش

وفا را معنا کنند

معرفت را معنا کنند

عشق را معنا کنند

در انتظار عشق می مانم

و برای آمدنش دعا می کنم

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:در انتظار عشق , :: 10:57 :: نويسنده : Majid1991

من از یک شکست عاشقانه می ایم ، بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند.

شکست نه برای پنهان کردن است و نه بهانه ی پنهان شدن.

میگویند از صبح بنویس ، از آفتاب ومن چکونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت،بارن پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نفش های مثبت میخواد و ادم های خوشحال ، اما من گمان میکنم این خیلی خوب است که نمیتوانم ادای ادم های خوشبخت را در بیاورم . بی ستاره ام وزرد با طعم معطر پاییز ، که حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است .

قیمت وفا گران تر از آن بود که بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید .

سقف اعتماد تعمیری ست ، مدام چکه میکند ، آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او باید پر باشد خالیست ، نمیتوانم باور کنم نه رفتنش ونه ماندنش را .

مهم نیست تمام سرزنش ها را میپزیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی که درد را به درد می آورد وآتش را می سوزاند.

این دل دیوانه همیشه یک پادشاه مغرور داشته است ، اگر ترانه ها ثمره ی تخیل بود به جنون نمی رسید ، اعتراضی نیست کسی که به او نمی رسد به جنون رسیده از او راضی ست .

خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست ، می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد .

قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست ، بی علاج ست ، دانستنش آدم را کم کم میکشد ، گریه شبانه می آورد ، اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ستاون یکی را جز من داشت .

سکوت میکنم تا به خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی برباد رفته اما آبرومندانه باشد ، گریه میکنم باشکوه ، مثل اقیانوس ، بلند مثل اورست ، او نمی شنود ونمی داند که ماه،خوشبختی مشترک همه ی ستاره هاست.

یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است :
چیکار کرد این دل سادم که از چشم تو افتادم ؟

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:از چشم تو افتادم, :: 10:35 :: نويسنده : Majid1991

دیــوونگــی یعــنی :


عکسشــو تو گوشــیت هی نیگــاه کنی ، واســه بار هــزارم . . .

انگــار تاحــالا نــدیدیش . . !

بگی خــو آخــه دلم همــش یه ذره میشــه بــرات . . .

بغــض کنــی و زرتــــی اشکــات بــریزه . .

شمــارشــو با ذوق بگــیری شــاید اینبار جــوابتو داد. . .

شــاید با مــهربونی بگــه جــــــونم . .

شــاید. . شــاید. . شــاید. . .ای تــــو روحــــت با هــمین شاید گفتــنات خــاطره

بــازم هــمین صــدای مســخــره تو گوشــت بپــیچه :

مشــــترک مورد نــظر پاسخــگو نمیــباشــد . . لطــفأ مجــددا بمــیرید ...!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, :: 12:23 :: نويسنده : Majid1991

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود .

اگر واقعا عاشقش باشی ، در کنار او که هستید ، احساس امنیت می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی با شنیدن صدایش ، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید.

اگر واقعا عاشقش باشی ، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است .

اگر واقعا عاشقش باشی ،حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوا ر است.

اگر واقعا عاشقش باشی ، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، هر چیزی را که متعلق به اوست ، دوست دارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید.

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد .

اگر واقعا عاشقش باشی ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، واژه تنهایی برایتان بی معناست .

اگر واقعا عاشقش باشی ، آرزوهایتان آرزوهای اوست .

اگر واقعا عاشقش باشی ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد .

اگر واقعا عاشقش باشی ، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند .

اگر واقعا عاشقش باشی ، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، در مواقعی که به بن بست می رسید ، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست .

به راستی دوست داشتن چه زیباست ،این طور نیست ؟

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



شنبه 28 بهمن 1391برچسب:اگه واقعا عاشقش باشی,متن و جملات عاشقانه, :: 10:41 :: نويسنده : Majid1991

باران ;

چه سخت است در عالم رویا هایت غرق شوی و اشک هایت را به آنکس هدیه دهی که وجودت در خاطرش بی معناست...
سخت است ...
ولی زیباست ...
از صمیم قلب دوستت دارم ...
خواه باور کن ...
خواه نا باور بمان ...
اما قلب من خواه نا خواه با وجود تو می تپد ...
همان که بدانم هستی برای من کافیست ...
پس بمان با آنکه خاطرم برایت تنفر آمیز است
اما بدان در آسمان قلب من فقط و فقط تو می درخشی ...
باز هم می گویم ...
اگر شده به گوش تمام جهانیان میرسانم ...
از صمیم قلب دوستت دارم...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 13:23 :: نويسنده : Majid1991

دیدن اینکه یه مرد جلو روت گریه کنه

یا از غمش به تنهاییش پناه برده باشه درد آوره

اما درد اورتر اینه که تو که اینقدر دوسش داری

ندونی چطور آرومش کنی !!!

یک ملیارد و سه ..

یک ملیارد و چهار..

یک ملیارد و پنج..

می دانم او رفته است

می دانم قایم باشک ما سالها پیش تمام شد

بگذارید بشمارم ؛ و باز خیال کنم این بازی هنــــوز ادامه دارد...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:اشک یه مرد, :: 12:57 :: نويسنده : Majid1991

تقدیر را باور مکن ....


خود را ضعیف و کم ندان،تنها در این عالم ندان

تو شاهکار خلقتی،تحقیر را باور مکن


بر روی بوم زندگی هر چیز می خواهی بکش

زیبا و زشتش پای توست،تقدیر را باور مکن


تصویر اگر زیبا نبود،نقاش خوبی نیستی

از نو دوباره رسم کن،تصویر را باور مکن


خالق تو را شاد آفرید،آزاد آزاد آفرید

پرواز کن تا آرزو ، زنجیر را باور مکن

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:تقدیر را باور مکن,تقدیر, :: 10:9 :: نويسنده : Majid1991

حالم بد نيست غم کم می خورم کم که نه ! هر روز کم کم می خورم

آب می خواهم ، سرابم می دهند عشق می ورزم عذابم می دهند

خود نمی دانم کجا رفتم به خواب از چه بيدارم نکردی ؟ آفتاب!!!!

خنجری بر قلب بيمارم زدند بی گناهی بودم و دارم زدند

دشنه ای نامرد بر پشتم نشست از غم نامردمی پشتم شکست

سنگ را بستند و سگ آزاد شد يک شبه بيداد آمد داد شد

عشق آخر تيشه زد بر ريشه ام تيشه زد بر ريشه ی انديشه ام

عشق اگر اينست مرتد می شوم خوب اگر اينست من بد می شوم

بس کن ای دل نابسامانی بس است ٬ کافرم ! ديگر مسلمانی بس است

در ميان خلق سر در گم شدم عاقبت آلوده ی مردم شدم

بعد از اين با بی کسی خو می کنم هر چه در دل داشتم رو می کنم

نيستم از مردم خنجر بدست بت پرستم، بت پرستم، بت پرست

بت پرستم ، بت پرستی کار ماست چشم مستی تحفه ی بازار ماست

درد می بارد چو لب تر می کنم طالعم شوم است باور می کنم

من که با دريا تلاطم کرده ام راه دريا را چرا گم کرده ام ؟؟؟

قفل غم بر درب سلولم مزن! من خودم خوشباورم گولم مزن !

من نمی گويم که خاموشم مکن من نمی گويم فراموشم مکن

من نمي گويم که با من يار باش من نمی گويم مرا غم خوار باش

من نمی گويم ، دگر گفتن بس است گفتن اما هيچ نشنفتن بس است

روزگارت باد شيرين! شاد باش دست کم يک شب تو هم فرهاد باش

آه! در شهر شما ياری نبود قصه هايم را خريداری نبود!!!

وای! رسم شهرتان بيداد بود شهرتان از خون ما آباد بود

از درو ديوارتان خون می چکد خون من،فرهاد،مجنون می چکد

خسته ام از قصه های شوم تان خسته از همدردی مسموم تان

اينهمه خنجر ، دل کس خون نشد اين همه ليلی ، کسی مجنون نشد

آسمان خالی شد از فريادتان بيستون در حسرت فرهادتان

کوه کندن گر نباشد پيشه ام بويی از فرهاد دارد تيشه ام

عشق از من دورو پايم لنگ بود قيمتش بسيار و دستم تنگ بود

گر نرفتم هر دو پايم خسته بود تيشه گر افتاد دستم بسته بود

هيچ کس دست مرا وا کرد؟ نه! فکر دست تنگ مارا کرد؟ نه!

هيچ کس از حال ما پرسيد؟ نه! هيچ کس اندوه مارا ديد ؟ نه !

هيچ کس اشکی برای ما نريخت هر که با ما بود از ما می گريخت

چند روزی هست حالم ديدنیست حال من از اين و آن پرسيدنيست

گاه بر روی زمين زل می زنم گاه بر حافظ تفاءل می زنم

حافظ ديوانه فالم را گرفت يک غزل آمد که حالم را گرفت

ما زياران چشم ياری داشتيم خود غلط بود آنچه می پنداشتيم

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



شنبه 21 بهمن 1391برچسب:حالم خوب نیست, :: 18:50 :: نويسنده : Majid1991

گفتم : داستان امروز ما گره ای ست کور برای کلاف مبهم فرداهای مبادا ...
گفتی : عشق را فرصت پرواز نیست جز در آغوش گشوده‌ی فاصله ها .
گفتم : موج اشک تو مرا چون قایق کاغذی در تلاطم خود شکست ...
گفتی : بشکن غرور را و مغرور باش به این شکستن !
گفتم : چه کنم که آبگینه‌ی قلب من شکستنی ترست از شبنم صبح !؟...
گفتی : آینه ها را در برابر هم باید نهاد و ابدیتی جاوید باید ساخت .
گفتم : دوش دست در دست مهتاب کردم و در میانه ی باغ عمر ، گریه کنان رقصیدم
گفتی : لبخند سربی ماه نیز تنهایی را با دستان تنهای ما قسمت کرده .
گفتم : رؤیای سرخ بوسه ات هر شب مرا تا عمق مخمل خواب و خاموشی می برد ...
گفتی : سپیدی بستر عشق، گواه رنگ سکوت .
گفتم : چه عاشقانه دوستت دارم، ای تو نغمه پرداز شور غزل های دفترم !...
گفتی : روزهاست که به دنبال بزرگ ترین عددم تا مروارید های «دوستت دارم» را در آن توان کنم و تا همیشه گوشوارت سازم .
گفتم : افسوس از این همه ناتوانی علم، چرا که خداوندگاران ریاضی هم در برابر شکوه عشق زانو زدند!... 

گفتی : تنها ناممکن، ناممکن است. آنگاه گفتیم : یکدگر را دوست می داریم تا بینهایت ...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



شنبه 21 بهمن 1391برچسب:عشق را فرصت پرواز نیست, :: 10:40 :: نويسنده : Majid1991

واسه اولین بار یکی میاد تو زندگیت

میگه دوستت داره

تو هم خوشت میاد چون تورو دوست داره

کم کم به هم عادت میکنید

وابسته میشید یه جواریی که فک میکنید

بدون هم بودن واستون محال شده

این رابطه میشه عشق اول

وقتی میره تو میمونی و هزار تا خاطره با کلی تنهایی و سوال بی جواب

خلاصه قشنگترین روزای زندگیت میشه غم و غصه

میشه فکر کردن و به گذشتــــه و یه عالمه چراهای بی جواب

همه ی این روزای سخت کم کم تو ذهنت کمرنگ میشه

سعی میکنی همه چیو فراموش کنی

به روزای خوب میرسی

حتی شاید یکی بیاد تو زندگیت که خیلی بیشتر از اون دوسش داشته باشی

اونقدر که همه ی خاطرات اون از ذهنت پاک بشه فقط یه اسم ازش باقی بمونه و چندتا خاطره ی نصف نیمه

حالا دیگه خیلی وقته بهش فکر نمیکنی

ولی مطمئن باش اگه یه روزی یه جایی دوباره ببینیش

همه ی اون خاطره ها

همه ی اون روزا

همه ی اون حرفا

دونه به دونه دوباره یادت میاد

آره عزیزم

عشق اول همچین دردی داره.....!

شاید فراموش بشه ولی هیـــچ وقت خوب نمیشه..

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:عشق اول,فراموش نمیشه,درد داره,متن و جملات عاشقانه, :: 10:20 :: نويسنده : Majid1991

چیه !؟

به زخـم هایـم می نگـری !؟

درد ندارد دیگـر ...

روزی که رفتـی مـرگ تمـام درد هایـم را با خـودش برد ...

مرده ها درد نمی کشنـد ...

حـرف آخـرم این است :

برنگـرد دیگـر ! زنـده ام نکـــن...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



یادتــــــ باشد ؛

مـــــــــن اینجا،

کنار همین رویاهای زودگذر،

به انتظار آمدن تـــــــو،

خط های سفید جاده را می شــــــــمارم...!

 

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



مـن اینجـوری نمیتـونـم یه سدی بیـن قلـب ماسـت
تـو بایـد غـرق شـی در مـن بفهـمی کی دلـش دریاسـت
مـن اینجـوری نمیتـونـم تو پای مـن نمیشیـنی
تو رو اینقـدر بخشیـدم بزرگیـم رو نمـی بیـنی
همیشـه مقصـدم بودی کجـا با تـو سفـر کـردم
چقـدر تنهـا بـرم دریا چقـدر تنهـایی برگـردم
مـن اینجـوری دلـم خـوش نیست شبـم با ترس هم مـرزه
بهشتـم اونـورش باشـه به این بـرزخ نمـی ارزه
مـن اینجـوری نمیتـونـم تـو ایـن جایـی و مـن تنهـام
دارم میـمیـرم از بس که نگفتـم چـی ازت میخـوام
همیشـه مقصـدم بـودی کجـا با تـو سفـر کـردم
چقـدر تنهـا بـرم دریا چقـدر تنهـایی برگـردم...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



خستــه ام

از صبوری خستـــه ام

از فریـــادهایی که در گلویـــم خفـه ماند

از اشــک هایی که قـاه قـاه خنـــده شد

و از حـــرف هایی که زنده به گـــور گشت در گــورستان دلم

آســان نیست در پس خـــنده های مصــنوعی گریــه های دلت را،

در بی پنـــاهیت در پشت هـــزاران دروغ پنهـــان کنی

این روزهــا معنی را از زندگـــی حذف کــرده ام

برایــم فرق نمـــی کند روزهایـــم را چگونــه قربانـی کنم!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



زمستـون تـن عریـون باغـچـه چـون بیـابـون
درختـا با پاهـای برهـنـه زیـر بـارون
نمیـدونـی تـو کـه عاشـق نبـودی
چـه سـخـتـه مـرگ گـل بـرای گـلـدون
گل و گلـدون چـه شبـهـا نشـستـن بی بـهـانـه
واسـه هـم قصـه گفـتـن عاشـقـانـه
چـه تـلـخـه، چـه تـلـخـه
بایـد تـنـهـا بمـونـه قـلـب گـلـدون
مثـل مـن کـه بـی تـو
نشـستـم زیـر بـارون زمستـون
زمستـون برای تـو قشنـگـه پشـت شیـشـه
بهـاره زمستـونهـا برای تـو همـیشـه
تـو مثـل مـن زمستـونـی نـداری
کـه باشـه لحظـه چشـم انتـظـاری
گلـدون خـالـی ندیـدی نشـستـه زیـر بـارون
گـلای کاغـذی داری تـو گـلـدون
تـو عاشـق نبـودی
ببیـنی تلـخـه روزهـای جـدایـی
چـه سخـتـه، چـه سخـتـه
بشیـنـم بـی تــو بـا چـشـمـای گـریــون...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



مـُـواظـب ِ دلـَــت بــاش

مــن هـمـانی ام که

بی تـو

پای تمـام دوست داشتنـهایم ایستـاده ام...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



تمـام غصـه‌ها  دقيـقا از همـان جـايي آغـاز مي‌شـونـد کـه ،

تـرازو بـرمـي‌داري ومي‌افتـي به جـان دوسـت داشتـن هایـت...

انـدازه مي‌گيـری!

حسـاب و کتـاب مي‌کنـی!

مقـايسـه مي‌کنـی!

و خـدا نکنـد حسـاب و کتابـت برسـد بـه آنجـا کـه ...

زيادتـر دوستـش داشتـه‌ای،

کـه زيادتـر دل داده‌اي ،

کـه زيادتـر گذشتـه‌اي ،

کـه زيادتـر بخشيـده‌اي،

بـه قـدر يـک ذره

يـک نقـطـه

يـک ثانيـه حتـی!

درسـت از همـان جـاسـت

که توقـع آغـاز مي‌شـود

و توقـع

آغـاز همـه رنـج‌هايي است که خـواهـی کشیـد...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



آنروز که آفتابگـردان ها یادشان رفـت بگردنـد به سمت آفتـاب...

هنـوز باد ساقـه ی گنـدم های سبـز را می خشکانـد!

آنـروز که فـریـاد ایـن سـوی پنجـره مانـد و پیچیـد دور دستانـم

و صدایـم آنقدر کـدر شد که هیچـکس نفهـمیـدش...

بغـضی که شکـست حـواسـم را برد تا تویی که در قاب حسم نگنجیـدی

و خاطرات ابریـم روز میلادت را هـم از یاد برد...

تو که آنقدر واضـحی که چلچـله ها هر روز از بر می خوانندت

و خورشیـد برای دیدنـت چشـم هایش را ریـز می کنـد...

پس چـرا همیشه برای گفتنت کـم می آورم و به ضلالیـت نمی رسـم؟

من دیگر از بیهـوده پژمـردن خستـه ام...

بیـا ... بیـا...

تـو می آیـی ، می دانـم ، آخـرین بار که می رفتی شکـوه آمـدنت را وعـده دادی...

به دست های یـخ زده ام نویـد بهـارت را داده ام و به انتـظـار دیـدنت هـزار سال مانـده ام...

آری مـن به انـتـظـار آمـدنت هـزار سـال مانـده ام...!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



یک پسر میتواند کاری کند،

که از تمام مردها متنفـر شوی...

و یک مرد میتواند کاری کند،

که بفهمی همه ی مردها مثل هم نیستن...

مرد هم قلـب دارد...

فقط صدایـش...

یواش تر از صدای قلـب یک زن است...

مرد هم در خلوتش برای عشقـش گریه میکند...

شاید ندیـده باشی...

اما همیشه اشک هایش را در آلبـوم دلتنگیـش قاب میکند...

هر وقت زن بودنـت را می بیند...

سینه را جلـو میدهد...

صدایش را کلفـت تر میکنـد تا مبدا...

لرزش دسـت هایش را ببیـنی...

مرد که باشی دوست داری از نگاه یک زن، مـرد باشی...!

نه بخـاطر زورِ بازوهـا......

مثل تو دلتنـگ میشود... ولی،گریـه نمیکند...

بچـه میشود... بهـانه میگیـرد...

تو این ها را خـوب میـدانی...

تمام آرزویـش این است که سر روی پاهایـت بگذارد...

تا مـوهایش را نـوازش کنی...

عاشـق بویِ مـوهای تـوست...

و بیشتر از تــــو به آغـوش نیاز دارد...

چون وقت تنهایی خاطره ی تــــو او را امیـدوار میکند...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



بعد مرگم بر روی سنگ قبرم ؛ نه نام بنویسید ،نه نشانی!

فقط بنویسید اینجا کسی خوابیده که روزی هزار بار مُرده و زنده شده!

بنویسید اینجا قبر یک نفر نیست!

اینجا یک تن به همراه هزاران آرزوی زنده به گور شده خوابیده!

اصلا بنویسید اینجا کسی دفن شده که قبل از زنده بودنش ،

مُرده بوده بنویسید او زندگی نکرد ،

او هر روز مُرد ،

او هر لحظه میان این مردم جان داده ...

آری با خط درشت بنویسید : اینـجا یـک نفـر بدجـوری مُـرده...!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



جـوابـم نکـن مـردم از ناامـیـدی

شایـد عاشـقـم شی، خـدا رو چـه دیـدی

خیـال کن جـواب منـو دادی اما

عزیـزم جـواب خـدا رو چـی میـدی؟

همینـجـوری اشکـام سـرازیـر میـشـن

دیگـه از خـودم اختـیـاری نـدارم

مـن از عشـق چـیـزی نمـی خـوام به جـز تـو

ولی از تـو هیـچ انـتـظـاری نـدارم

صبـوریـم کمـه بی قـراریـم زیـاده

چقـد بـی قـرارم مـن صـاف و سـاده

عزیـزم چقـد سخـتـه دل کنـدن از تـو

عزیـزم چقـد تلـخـه کـام مـن از تـو

نذار زنـدگـیـم راحت از هـم بپـاشـه

جـوابـم نکـن مـردم از بی جـوابـی

یـه چیـزی بگـو پیـش از اینـکـه بمـیـرم

بـه خـوابـم بیـا پیـش از اینـکـه بخـوابـی

شـب از نیمـه های زمسـتـون گذشـتـه

بـه خـوابـم بیـا پیـش از اینـکـه بمـیـرم

اگـه پـا بـه خـوابـم گذاشـتـی عـزیـزم

یـه چـیـزی بگـو بـلـکـه آرووم بگـیـرم

صبـوریـم کمـه بـی قـراریـم زیـاده

چقد بی قـرارم مـن صـاف و سـاده

عزیـزم چـقـد سـخـتـه دل کنـدن از تـو

عزیـزم چـقـد تـلـخـه کـام مـن از تـو...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



غنیمـتی است خاطـرات تـو
در نبـود حرفـهای عاشـقانه ات...
غنیمـتی است یاد نگـاه دلفریـب تـو
در نبـود چشمـان زیبـایت...
غنیمـتی است عطـرپیـراهـن تـو
در نبـود تـن فریبـایت...
غنیمتـی است گرفتـن یاد دستـهای تـو
در نبـود حرارت دستهـایت...
غنیمتـی است حس حضـور تـو
در نبـود بودنـها و نبـودنهـایت...
غنیمـتی است برای قلـب عاشـق مـن
یادت  ،  خاطـراتت  ،  مهـربانی هـایـت...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



گفتـم : میـری؟

گفت : آره

گفتـم : منـم بیـام؟

گفت : جایی که من میـرم جای دو نفـره نه سـه نفر!

گفتـم : برمی گـردی؟

فقط خنـدیـد.

اشک توی چشمـام حلقـه زد

سرمـو پاییـن انداختـم.

دستشـو زیره چـونم گذاشتـو سرمـو بالا آورد

گفت : میـری؟

گفتـم : آره.

گفت : منـم بیـام؟

گفتـم : جایی که میـرم جایه یـه نفـره نه دو نفـر!

گفت : برمیـگردی؟

گفتـم : جایی که میـرم راه برگشت نداره...

من رفتـم اونم رفت...

ولی !

اون مدتهاست که برگشتـه...

وبا اشک چشمـاش...

خاک مزارمـو شست وشو میده...!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



سیگـار بعـدی را روشـن میکنـم

کامـی از لبش میگیـرم

به جای لب هایی که چنـدی است نبوسیـده ام

انگشتانـم بوی تنـد سیگـار میگیـرنـد

همـان انگشتـانی که همچـو باد

جنگـل مـوهـای تـورا نـوازش میکـردند

این انـدام سـوزان تو نیست که مرا احاطـه کـرده

دود سیــگار است و بـس...

که به آخـر میرسـد

لبـم را میسـوزانـد مانند بوسـه ای

که تو هنـگام خـداحـافـظی به آن تقـدیـم کـردی...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



تموم زندگیـم رو به پاش ریختـم ،برای داشتنش همه کار کردم ،به هر آب و آتیشی زدم، از همه چیزم گذشتـم .

برای اینکه داشته باشمش پل های پشت سرم رو خـراب کردم .

باخودم می گفتم اونم داره از همه چیزش می گـذره، اونم به خاطر من خیلی سختی کشیده، به خاطر مـن از همه چیزش گذشته و با همین فکر ها تموم مشکلاتم رو راحت حل می کردم و با همه چیز کنار می اومدم.

حالا که ماه ها از اون موضوع می گذره دارم فکر می کنم واقعا اون از چه چیزش برای مـن گذشت؟

نه به خاطر مـن پل ها شو خراب کرد نه خودشو به آب و آتیش زد، هر کاری کرد به خاطر خودش بود نه مـن ، فقط این وسط من همه چیزم رو از دست دادم عمرم رو ، بهترین روزهای جوونیمـو ، موقعیت های مناسبمو ولی یه تجربه خیلی خوبی که بدست آوردم این بود که به هر کسی دل نبنـدم و به هیچ کس اعتمـاد نکنـم ولی دیگــه...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



هـی لــعـنـتـی !

تـو بـدتـریـن اتـفـاق ِ زنـدگـی ِ مـن بـودی...

تــو بـاعـث شـدی از هـمـه ی زیـبـایـی هـای دنـیـا، دل بـکـنـم و فـقـط بــه آغـوش ِ تـو فــکــر کــنــم...

اکـنـون چـنـد مـاه از آن اتـفـاق گـذشـتـه و مـن هـر روز و هـرشـب “تـنـها بـه کـافـه” مـیـروم...

تـو بـد بـودی امــا...

دلــم بــرایــت تــنـگ شــده اســـت...!!!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



بـاورت بـشـود یا نـه...

روزی مـی رسـد کـه دلـت بـرای هیچکـسـی به انـدازه مـن تنـگ نخـواهـد شـد..

برای نـگـاه کـردنـم...

برای اذیـت کـردنـم ...                                         

خنـدیـدنـم...

برای تـمـامـی لحـظـاتـی که در کنـار مـن داشـتـی...!

روزی خواهـد رسـیـد کـه درحسـرت تـکـرار دوبـاره مـن خواهـی بـود...

میـدانـم روزی دیـگـر نـیـسـتـم...

و هـیـچـکـس تکـرار مـن نـخـواهـد شـد...!!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



یـه اتـاق تـاریـک...

یـه سـکـوت بـهـت آلـود...

یـه آرامـش مـسـمـوم...

یـه آهـنـگ مـلـایـم...

یـه جـمـلـه عـمـیـق وسـط آهـنـگ...

 بـی تـو مـن در هـمـه ی شـهـر غـریـبـم...

یـه قـطـره اشـک کـه رو گـونـه هـام لـغـزیـد...

 بـهـم فـهـمـونـد کـه چـقـدر دلـم بـرای داشـتـنـت تـنـگ شـده...

 امـشـب دسـتـام بـهـونـه دسـتـاتـو داره و چـشـمـام حـســرت یـه نـگـاه تـو اون چـهـره ی مـعـصـومـت...

یـه بـغـض غـریـب تـو گـلـوم لـونـه کـرده و یـه احـسـاس غـریـبـتـر داره تـبـر بـه ریـشـه بـودنـم مـیـزنـه...

دلـم بـرای روزای آفـتـابـی گـذشـتـه بـی تـابـی مـیـکـنـه و  دلـتـنـگ پـا گـذاشـتـن رو جـاده ی بـارون زده ی خـیـالـتـه...

 چـقـدر سـخـتـه آرزوی کـسـی رو داشـتـن کـه آرزوتـو نـداره...

چـقـدر سـخـتـه دلـتـنـگ کـسـی بـودن کـه دلـتـنـگ دیـگـریـه...

خـواسـتـم رو یـادت خـط بـکـشـم...          

خـواسـتـم دیـگـه دلـتـنـگـت نـبـاشـم...

 از جـام بـلنـد شـدم...

چـراغـای اتـاقـو روشـن کـردم...

سـکـوت رو شـکـسـتـم...

 آهـنـگ رو قـطـع کـردمـو اشـکـامـو پـاک...

امـا قـطـره اشـک بـعـدیـم رو گـونـه هـام سـر خـورد...

تـا بـهـم بـفـهـمـونـه کـه هـنـوزم دلـتـنـگـم...

هنـوزم دلـتـنـگـتـم...!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:هنوزم دلتنگم,دلتنگم,دلتنگتم,متن و جملات عاشقانه, :: 13:48 :: نويسنده : Majid1991

هـرگـاه خـبــر مـرگـم را شـنـیــدی...

درپـی مـزاری بـاش کـه بـر سنـگـش نـوشـتــه:

سـاده بـودم ،

بـاخـتــــم!!

 

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



صـدای زنـدگـی را میـشـنـوم...

همـــــــه جـــــــا...

فـــرا می خــــواند مــا را...

تـــــو را ...!

بـــرای در آغـــوش کشیــــدن معـــشوقت...!!

مـــرا ...!

بــــرای در آغوش کشیـــدن زانـــوی غــــــم ....!!!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



مـن کـه از ایـنـجـا نـمـیــروم ...

تـو هـم کـه هـیـچـوقـت نمـی آیـی !

مـیـخـواهـم بـدهـم درهـای بـی دسـتـگـیـره بسـازنـد...

بـرای ایـن خـانـــه ...!!!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



میـدونـم برات عجـیـبـه ایـن هـمـه اصـرار و خـواهـش
ایـن هـمـه خـواسـتـن دسـتـات بـدون حتـی نـوازش
مـیـدونـم کـه خـنـده داره واسـه تـو گریـه ی دردم
مـیـگـذری از مـن و مـیـری امـا باز مـن برمیـگـردم
میـدونـم بـرات عـجـیـبـه مـن با اون هـمـه غـرورم
پـیـش همـه ی بدی هات چـه جـوری بازم صـبـورم
میـدونـم واسـت سـواله که چـرا پـیـشت حقـیـرم
دور میـشـی منـو نـبـیـنی باز سراغـتـو میـگـیـرم
میـدونـی چـرا همـیـشـه مـن بدهـکـار تـو میـشـم
وقـتـی نیسـتـی هـم یه جـوری با خیالـت راضـی میشـم
میـدونی واسـه چـی از تو بد می بینـم و میـخـنـدم
تا نبیـنی گریه هامـو هر دو چشمامـو میبنـدم
چـاره ای جـز این ندارم آخه خـون شدی توی رگهام
میمیـرم اگه نباشی بی تو من بدجـوری تنهام
میدونـم یه روز می فهـمی روزی که دنیا رو گشـتـی
من چـه جـوری تو را خواستـم، تو چـه جـور ازم گذشتـی...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



یک شنبه 17 دی 1391برچسب:برات عجیبه این,متن و جملات عاشفانه, :: 11:33 :: نويسنده : Majid1991

سـاعـتــی چـنــد مـی گـیــری..

کـه بـا مــن نـبـاشـی...؟

هـر روسـپــی قـیـمـتــی دارد..

مـی خـواهــم نـبـودنـت را بـخــرم...!

تــنــهـــایــــی...!!!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



بـه چـه مـی خـنـدی عـزیــز !؟

بـه چـه چـیــز !؟

بـه شـكـسـت دل مــن...!؟

یـا بـه پـیـروزی خویـش !؟

بـه چـه مـی خـنـدی عـزیــز !؟

بـه نـگـاهـم كـه چـه مـسـتـانـه تـو را بـاور كــرد !؟

یـا بـه افـسـونـگـریِ چـشـمـانـت ...؟

كـه مـرا سـوخـت و خـاكـسـتـر كــرد...!؟

بـه چـه مـی خـنـدی تـو...!!!!؟؟

بـه دل سـاده ی مـن مـی خـنـدی... !؟

كـه دگـر تـا بـه ابـد نـیـز بـه فـكـر خـود نـیـسـت !؟

بـه جـفـایـت كـه مـرا زیـر غـرورت لـه كــرد !؟

بـه چـه مـی خـنـدی عـزیـز !؟

بـه هـم آغـوشـی مـن بـا غـم هـا...؟

یـا بـه ...؟

خـنـده دار اسـت...؟ 

بـخـنـــــــــد !!!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



رﺳـﻢ دﯾـﺮﯾـﻨـﻪ ﻋﺎﺷـﻘـﺎ رو ﺧـﻮب ادا ﮐﺮدی...

ﻣﻨـﻈـﻮرم ﭼـﯿـﻪ؟

ﺑﯽ وﻓﺎﯾﯽ در ﻋﺸـﻖ رو ﻣﯿـﮕـﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ در ﺣﻖ ﻋﺎﺷـﻘـﺖ ادا ﮐـﺮدی...

ﺑﻬـﺖ ﺑﺮ ﺧـﻮرد!؟

ﺗﻮ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺗﻨﻬـﺎ ﮔﺬاﺷـﺘـﻨﻢ ﭼﯽ ﻣﯿـﮕـﯽ؟

ﻗﺴﻤﺖ و ﺗﻘـﺪﯾـﺮ ﻻﺑـﺪ...!

ول ﮐﻦ ﺗﻮ رو ﺧﺪا اﯾﻦ ﺣـﺮﻓـﺎ رو دﯾﮕﻪ ﺧﺮﯾـﺪاری ﻧﺪارﻩ...

ﯾﻪ ﺣـﺮف ﺗـﺎزﻩ ﺗـﺮ بـگـو...

ﺑﻠﺪ ﻧﯿـﺴﺘـﯽ؟ !

ﻣﻦ بـگـم...؟

ﭘﺲ ﺧـﻮب ﮔـﻮش ﮐـﻦ..

 آرﻣـﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ دﻟﻢ داﺷﺘـﻢ ﺑـﺮ آوردﻩ ﻧﺸـﺪ...!

آرزوی رﺳﯿـﺪن ﺑـﻪ ﺗـﻮ ﺑﺮای ﻫﻤﯿـﺸـﻪ در دﻟـﻢ ﺧﺎﻣـﻮش ﺷـﺪ...

ﻧﻤـﯽدوﻧـﻢ ﺷـﺎﯾـﺪ ﻫـﻢ ﺣﻖ ﺑﺎ ﺗـﻮ ﺑﺎﺷﻪ و ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻤـﻮن ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿـﻦ ﺟـﻮری رﻗـﻢﻣﯽﺧـﻮرد..

ولی ﺑﺎﯾـﺪ ﺑﮕـﻢ ﻟﻌـﻨـﺖ ﺑـﻪ اﯾـﻦ ﺳــﺮﻧـﻮﺷـﺖ...

ﭼﻪ زود ﯾـﺎدت رﻓـﺖ دوﺳﺘـﯽﻣﻮن...

ﺧﺪاییش ﻣﻦ ﮐﻪ ﺣﺴـﻮد ﻧﯿﺴﺘـﻢ ﺗﻮ ﺧﻮﺷـﺒـﺨـﺖ ﺑﺸﯽ...

وﻟﯽ دﻟﻢ ﻣﯽﺧـﻮاﺳـﺖ ﻓـﺮاﻣـﻮﺷـﻢ ﻧﮑﻨـﯽ...!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



آیــــــــنــــه...!؟؟

بــــــا تــــوام...!!

مـــحــض رضـــــای خــــــــدا..

بــــرای یـــکبـار هــم کــه شـده..

بــه جــای چـشمـــهایـــم دلــــــم را نــشــان بـده..

تـــا بـــدانند...

دیــــوار دلـــــــم آنـــقـدرهــا هــم که فکــر مـیکنند...

کـــــــوتـاه نـیـسـت...!!!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



وقتی تو خیـابـون پشت سـر هـم سیـگـار دود میکنـم ،

همه یجـوری نگام میکنـن و میـگن : جـوون مـردم حیـف شدش...

ولـی روزی کـه داشـتــم زار زار گــریــه مـیــکــردم،

یه نـفـرم با خـودش نگفـت : طفـلـی چـی میـکـشـه با غـمـش ...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



مترســـك را دار زدند ،

به جـــــرم دوستــی بـــا پـــرنده !

كه مبــادا تاراج مزرعه ای را به بوســـه ای فروختــه بـــاشد ...!!!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



ایــــــ ـن روزهــ ـــا تا بــارون می زنــه ،

 ناخـودآگــ ـاه بـدون چـتر از خونه میزنـم بیــرون و میـرم قــدم میزنــم...

نمــیدونــم" چـه مــرگــمه  " . . . !!!

شـایــد دلتنگــم . . .

شـایــد نگرانـــم . . .

شـایــد غمـگینــم یـا شـایــدم تنــــــــها...!

 نمــیدونــــ ـم ...

ولـــی‌ فــکر کنــم خیلــی‌ داغــونــم ،چــون . . .

 بــارون قــطـع مـی‌شــه ولــی هنـــوز صـــورت مـــن خیـــســه !!!

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



خدایـــــــــــــــــــا  !

یــــک مــرگ بـدهـکـارم و هـزار آرزو طـلـبـکار...

خـسـتــه امــــ ـ  ،

یـا طـلـبـم را بـده یـــا طـلـبــت را بـگـیـــر ...

javahermarket


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



چهار شنبه 13 دی 1391برچسب:یـک مرگ بـدهکارم و هزار آرزو طلبکار,طلبم را بده, :: 15:16 :: نويسنده : Majid1991